seyedrezabazyar>

مشاور تحصیلی احسان افشارمنش

++این مطلب توسط احسان افشارمنش تهیه و نشر گردیده است++
مشترک روزنامه مشاورین شوید
پس از تکمیل فرآیند ثبت نام، ایمیل دریافتی را تایید نمایید.
یادداشت سردبیر

زکات علم، نشر آن است!

دوستان و همراهان عزیز:
کلام آغازین را از مدیریت محترم وبلاگ بیان وام می گیرم; هر وبلاگ می تواند پایگاهی برای نشر علم و دانش باشد. بهره برداری علمی از وبلاگ ها نقش بسزایی در تولید محتوای مفید فارسی در اینترنت خواهد داشت. انتشار جزوات و متون درسی، یافته های تحقیقی و مقالات علمی از جمله کاربردهای علمی قابل تصور برای ,بلاگ ها است.همچنین وبلاگ نویسی یکی از موثرترین شیوه های نوین اطلاع رسانی است و در جهان کم نیستند وبلاگ هایی که با رسانه های رسمی خبری رقابت می کنند. فراموش نکنیم که زکات علم نشر آن است و برای سهیم کردن دیگران در آنچه کسب کرده ایم لحظه‌ای نباید درنگ کنیم. 
این وبسایت با دو آدرس: 
در دسترس می‌باشد.                                                                              
احسان افشارمنش
مشاور و روانشناس بالینی

رزرو وقت مشاوره حضوری برای رزرو وقت روی عکس کلیک کن

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تکنیک های مطالعه» ثبت شده است

سندروم افسردگی پسانوروزی!

دوشنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۴۰ ب.ظ

بعد از تعطیلات نوروز به روشنی در چهره برخی افراد مشاهده می شود که خموده و افسرده اند. افراد مورد بحث امروز ما معلمین و دانش آموزان و یا اساتید و دانشجویانند. حال چگونه می شود به جنگ این افسردگی رفت؟

گلایه و بی میلی به بازگشت محیط کار یا مدرسه و دانشگاه از نمونه های بارز روزهای بعد از تعطیلات است، ناراحتی از اینکه چرا زمان خواب های کش دار،تفریحات متعدد و متنوع،دید و بازدید ها،شب زنده داری ها و...به پایان رسیده و حالا باید همچون گذشته در گیر کار شد.

اینکه تعطیلات خوش گذشته،دیدارها تازه شده،از نقاط بکر و جذاب بازدید شده و یا هیچکدام از این ها،تعطیلات را بدون دغدغه و استرسی خاص در منزل سپری کرده ایم،هر کدام از این موارد برای بروز سندروم افسردگی بعد از تعطیلات کفایت می کند تا در اولین روز کاری،سخت ترین آغاز کلید بخورد،آغازی که در طی چند روز گریبان بسیاری از افراد را می گیرد.

اگر چه زمان حلال همه چیز است و بسیاری از این نارسایی ها به تدریج فروکش می کند و زندگی عادی،کار و تلاش روزانه آغاز می شود،اما همان مدت و مقطعی که فرد در سندروم افسردگی طی می کند،آنقدر آزار دهنده و ناراحت کننده است که می طلبد با اتخاذ تدابیر و تمهیداتی خاص  و برنامه ریزی مدون و اصولی به مصاف آن رفت.

  • احسان افشارمنش

از حافظه بد به حافظه خوب

يكشنبه, ۴ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۴۲ ب.ظ

پیشتر بارها و بارها در مورد حافظه و یادگیری و ورزش حافظه و مغز مطلب نوشته ام. تقویت حافظه ۲ قاعده اصلی دارد؛ گوناگونی و کنجکاوی. وقتی انجام دادن بعضی از کارها برای شما عادی می‌شود، یعنی آنقدر آنها را انجام می‌دهید که آنها جزو طبیعت شما می‌شوند، باید آنها را عوض کنید…


به عنوان نمونه، اگر آنقدر جدول حل کرده‌اید که حتی توی خواب هم می‌توانید این کار را انجام دهید، موقع آن است که خود را به چالشی جدید بکشانید تا بتوانید توانایی مغزتان را به بهترین نحو پرورش دهید. کنجکاوی در محیط اطراف و جهان اطرافتان، اینکه آنچه در اطرافتان می‌گذرد، چگونه اتفاق می‌افتد و چگونه شما می‌توانید آن را بفهمید باعث می‌شود مغزتان با سرعت بالاتر و موثرتری فعالیت کند. به کار بستن مواردی که در این مطلب آمده است، به شما کمک می‌کند به خواسته‌ای که درباره پرورش هوش و حافظه‌تان دارید، برسید. 

  • احسان افشارمنش

تکنیک خوب گوش کردن

سه شنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۳۲ ب.ظ

گوش کردن یکی از مهمترین مهارتهایی است که با پرورش آن می توانید کارآیی خود را در مدرسه افزایش دهید. این مهارت بعد از مهارت خواندن، یکی از مشکل ترین مهارتهاست. 

در این جا سعی داریم تا با راههای پرورش این مهارت آشنا شویم. کلاس مکانی برای یادگیری و گوش کردن است. 


در کلاس: 

* در کلاس مطالب درسی را دنبال کنید و به رویا فرونروید. ( خیالبافی نکنید. ) 

* اگر حرف بزنید، مطمئنا نمی توانید گوش کنید. 

* در هنگام گوش کردن قلم به دست باشید و نکات مهم را یادداشت کنید. 


قبل از کلاس: 

* راجع به مطالب درسی جدید فکر کنید. 

* نکات مهم جلسه گذشته را به یاد آورید. ( دوره کنید. ) 

* تکالیف خود را انجام دهید. 


در کلاس: 

* آنچه را که قبلا یاد گرفته اید با مطالب جدید ارتباط دهید. 

* آیا شما راجع به موضوع درس اطلاعات اضافی دارید؟ 

* در طی درس چه چیزی به ذهن شما می آید؟

* برروی موضوع درس تمرکز کنید. 

* نکات مهم درس را یادداشت کنید. 

* در صورت امکان روی نیمکتهای جلوی کلاس بنشینید. اگر جلوتر باشید بهتر می توانید گوش کنید. 


بعد از کلاس: 

* مطالب درسی و یادداشتهایتان را دوره کنید. 

* بعضی ها دوست دارند که یادداشتهایشان را پاکنویس کنند، اما سعی کنید برای اینکار وقت زیادی اختصاص ندهید. 

* هنگام دوره زیر نکات مهم خط بکشید. 


نکات دیگری راجع به گوش کردن: 

* خوب گوش کردن به معنی توجه کردن است. 

* تمام آنچه را که گفته می شود بشنوید، نه آنچه را که دوست دارید. 

* آنچه را که می شنوید با آنچه که از قبل می دانستید ربط دهید. 

* نکات مهم درس را تشخیص دهید. 

* سعی کنید نکات مهمی را که ممکن است سوال امتحان باشد، تشخیص دهید. 

* صحبتهای معلم را دنبال کنید. ( حدس بزنید صحبتهای بعدی او چه خواهد بود. ) 

* به دقت به آنچه معلم راجع به تکالیف درسی می گوید، گوش کنید و در صورت نیاز آن را یادداشت کنید. 

* به دقت گوش کنید و به دنبال عبارات کلیدی معلم باشید و به آن اهمیت دهید. 


عباراتی همچون " این مطلب مهم است...، مهم است بدانید که... و یا لازم است که این مطلب را برای امتحان بدانید... 

" بخاطر بسپارید که گوش کردن با شنیدن متفاوت است. شما می توانید هرچیزی را بشنوید، اما به آن گوش نکنید یا از یک گوش بشنوید و از گوش دیگر بیرون کنید. برای گوش کردن باید فکرکنید و فعال باشید نه منفعل. 

  • احسان افشارمنش

حافظه خود را ورزش دهید!

شنبه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۵، ۰۳:۲۸ ب.ظ

حافظه نیز مثل بازو و بدن شما جای رشد و تقویت دارد و می توان آن را به ورزش وا داشت.آیا شما هم به دنبال یک مکمل اسرارآمیز یا قرص معجره‌آسا برای تقویت حافظه خود هستید یا از شیوه‌های دیگر برای تقویت حافظه خود استفاده می‌کنید؟ چقدر به حافظه خود مطمئن هستید و بیشتر چه چیز را به خاطر می‌سپارید؟ تحقیقات نشان می‌دهد که یکی از بهترین کارها برای تقویت حافظه، ورزش کردن است. ورزش کردن، قدرت مغزی را افزایش داده و از دست رفتن تدریجی حافظه که با افزایش سن اتفاق می‌افتد را به تعویق می‌اندازد. شاید هم ورزش از زوال عقل و بیماری آلزایمر جلوگیری می‌کند.


تعریف حافظه

حافظه بیشتر، فعالیت پیچیده مغزی است که به ما اجازه می‌دهد اطلاعات را ذخیره کنیم و زمانی که به آن نیاز داریم و در مواقع لزوم دوباره به خاطر آوریم. دو نوع حافظه داریم.سیستم حافظه‌ای که اتفاقات زندگی شخصی را نگهداری می‌کند که به آن حافظه اتوبیوگرافیک می‌گوییم و سیستم حافظه‌ای که اطلاعات را درباره اطراف نگهداری می‌کند.از آنجایی که این دو سیستم مجزا از هم کار می‌کنند ممکن است یک حافظه برتر از حافظه دیگر باشد. به طور مثال، یک کودک ممکن است همه اتفاقات جالب طول مدت تعطیلات را به خاطر بیاورد، در صورتی که آنچه را در مدرسه یاد گرفته است، به خوبی نتواند به ذهن بسپارد. حافظه ما اطلاعات را به طور معمول از طریق حس‌های بینایی، شنوایی، بویایی و لامسه ذخیره می‌کند.


چرا فراموشی؟

به طور معمول ما تنها اطلاعاتی را به یاد می‌آوریم که لازم داریم و آنهایی که خیلی قدیمی هستند، فراموش می‌شوند اما چرا بعضی چیزها را از یاد می‌بریم؟جوابش بسیار ساده است. چون مغز ما با اطلاعات زیادی بمباران می‌شود حتی با وجود اینکه ظرفیت ذخیره اطلاعات هم بالاست، اگر اطلاعاتی که از هر حس از لحظه‌ای که متولد می‌شویم در حافظه ذخیره کنیم، حافظه ما به طور کامل پر می‌شود. واقعیت این است که ما به همه آن اطلاعات نیاز نداریم. ما تنها به بعضی از آنها نیاز داریم.


ما می‌توانیم بعضی از اطلاعات خاص را برای مدت کوتاهی در ذهن به خاطر بسپاریم که به آن حافظه کوتاه‌مدت می‌گویند اما گاهی با کوشش و تمرین و تکرار اطلاعات را برای طولانی‌مدت به خاطر می‌سپاریم.وقتی می‌گوییم «فراموش کردم»، این به معنی آن است که اطلاعات را به درستی در حافظه طولانی‌مدت خود ذخیره نکرده‌ایم و یا اینکه این اطلاعات در حافظه طولانی‌مدت ذخیره شده‌اند اما نمی‌توانیم آن را پیدا کنیم چرا که یا به شیوه‌ای بد حافظه ذخیره شده یا اینکه مدت زیادی از آن اطلاعات استفاده نکرده است.حافظه افراد گوناگون با هم فرق می‌کند. 


بعضی افراد، حافظه طولانی‌مدت خوبی دارند و بعضی دیگر حافظه طولانی‌مدت‌شان ضعیف است. مانند سایر مهارت‌های شناختی ارث در حافظه نقش برجسته‌ای دارد. اما تحقیقات نشان می‌دهد که تفاوت‌ها میان افراد با حافظه خوب و حافظه ضعیف به روش‌هایی که افراد برای یادگیری اطلاعات و برای اولین بار استفاده می‌کنند، بستگی دارد.با تقویت شیوه‌های یادگیری مناسب می‌توان اطلاعات بیشتری را به نحو بهتر به خاطر سپرد و در مواقع لزوم آن را به یاد آورد.


با وجود تفاوت در حافظه، تحقیقات نشان می‌دهد که بسیاری از مردم با تمرین‌های صحیح و بهره‌مندی از شیوه‌های خاصی می‌توانند حافظه بهتری داشته باشند. این به معنی آن نیست که ما می‌توانیم ظرفیت ذخیره حافظه‌مان را بیشتر کنیم بلکه به معنی آن است که ما می‌توانیم حافظه‌مان را کارآمدتر کنیم. اطلاعات جدیدی را به خاطر بسپاریم و مدت طولانی تری آنها را به ذهن بسپاریم و دوباره و فورا در مواقع لزوم به یاد آوریم.

 

  • احسان افشارمنش

یادگیری موثر

سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۰۵ ب.ظ

عناصر انجام دادن و بازخورد از اجزاء اساسی یادگیری موفقیت آمیز است، اما دو مورد دیگر نیز وجود دارد که لازم است مدنظر قرار گیرد. این دو مورد از طریق سئوال دربارۀ تجربیات بدون موفقیت به راحتی مشخص می شود:

 

توضیح دهید که مرتکب چه اشتباهی شده اید.

جواب این سئوالات پیچیده است. اما یک الگوی کاملاً مشخصی را به دست می دهد. در ابتدا، معمولاً بعضی از پاسخ دهندگان جوابهایشان را به وجود اشتباه در اصول «انجام دادن» و «بازخورد» که قبلاً ذکر شد ارتباط می دهند، به عنوان مثال: 1-فقدان تمرین 2-بازخورد نامناسب. اما باید به عوامل بیشتری که در پاسخ های اکثر افراد پیدا می شود، توجه کرد:

از قبیل:

1-فقدان انگیزه

2-ترس از شکست

3-ندانستن ارزش انجام دادن آن

4-فقدان زمان لازم برای درک آن

5-عدم آگاهی و شناخت قبل از شروع به کار

موارد مذکور به دو اصل دیگر یادگیری موفقیت آمیز احتیاج دارد: «نیازمندی،» و «جذب و درک» که هر کدام را مختصراً مورد بررسی قرار می دهیم:

الف. نیازمندی

اگر کسی فاقد انگیزش لازم باشد احنمال ندارد که یادگیری موفقیت آمیز برای وی اتفاق بیفتد زیرا یادگیری موفقیت آمیز مستلزم مقداری انگیزش است. با وجود این، انگیزش کلمۀ سرد و بی روحی است و روانشناسان بیشتر از افراد دیگر از آن استفاده می کنند. اما «نیازمندی» نسبت به انگیزش، انسانی تر است. زیرا که همۀ معانی نیاز و کمبود را می دانند و همچنین «نیازمندی» به چیزی بیشتر از انگیزش صرف اشاره می کند، و دقیقاً در مرکز احساسات و امیال انسانی قرار دارد. وقتی یک چنین احساسی قوی در کار باشد به یادگیری کمک می کند و به نتایج بی نظیر و قابل ملاحظه ای می انجامد. با رضایت خاطر، همیشه از این مسئله در تعجب بوده ایم که چگونه اشخاص زرنگ وقتی که واقعاً می خواهند کاری را انجام دهند معمولاً خوب از عهدۀ آن برآیند.

ب. جذب و درک این موضوع دربارۀ ادراک تجربۀ یادگیری، همچنین دربارۀ ادراک بازخورد دریافت شده از دیگران است. جذب مربوط است به

(1) مرتب کردن مطلب مهمی که یادگرفته شده، (2) استخراج عقاید اصلی از اطلاعات زمینه (3) چیدن موضوعات و مطالب در دورنمای جالب، (4) و به طور کلی جذب یعنی ایجاد یک نوع حس مالکیت نسبت به آنچه که یادگرفته شده است.این کلمه از نظر معنی جدا از کلمه ای است که روانشناسان به عنوان «تفکر» مطرح می کنند.

  • احسان افشارمنش

کتاب مشکل را آسان بخوانیم

يكشنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۵، ۰۱:۰۱ ب.ظ

افراد بسیاری را دیده ایم که اشتیاق سرشاری برای درک موضوعات دشواری مانند علم ،فلسفه ،مذهب ،اقتصاد و نظریه‌های سیاسی داشتند . اما گاه شعله‌های این اشتیاق به خاموشی می گرایید .افراد در می یابند کتاب هایی که آنها مشتاقانه و به امید فراگیری می گشایند ،به چیزی فرای فهم آنها مبدل می شود. به واقع ،هرکتابی قصد دارد مطلب را به خواننده عادی برساندو این ممکن نیست ؛مگر آن که اگر شما به درستی به آن نزدیک شوید ، راه درست نزدیک شدن به آن چیست ؟


پاسخ در یکی از قواعد مهم خواندن نهفته است .شما باید کتاب را قبل از تسلط بر آن ، سطحی بخوانید . ابتدا در پی چیزهایی باشید که می‌توانید آن ها را بفهمید و خودتان را در مطالب دشوار گرفتار نکنید.پاراگراف‌های پیشین،پانویس،مباحث ومراجعی را که از آنها گریزانید درست بخوانید. کتاب حاوی مطالبی است که شما بی درنگ آن را درک می کنید ..حتی اگر 50 درصد مطالب یا کمتر را درک کردید،شما می‌توانید کتاب مورد مطالعه را تا حدودی بفهمید .

یکی از روش‌های کتابخوانی سطحی به خواندن اجمالی موسوم است .شما هرگز از طریق سطحی خوانی نمی‌توانید به آن چیزی که با خواندن و مطالعه فرا چنگتان می‌آید ،دست یازید .در عین حال خواندن اجمالی روش کاربردی است در مواقعی که شما با انبوهی از کتاب سروکاردارید.با سطحی خوانی و اغلب با دقت شگفت آوری،می توانید درکی کلی از محتوای کتاب به دست آورید.برای سطحی خوانی یا خواندن ،گام های زیر روشی مناسب برای شروع و پرداختن به کتاب به صورت اجمالی است .


1- به عنوان صفحه و مقدمه نگاه کنید و به ویژه به عناوین فرعی یا دیگر نشانه‌هایی توجه کنید که به هدف و چشم انداز کتاب یا مقصود نویسنده اشاره دارند.


2- فهرست مطالب را برای کسب دریافتی کلی از ساختار کتاب ، بخوانید از فهرست همچون نقشه جاده قبل از شروع سفر بهره بگیرید


3- فهرست اعلام یا موضوعی را بازبینی کنید تا با دامنه موضوعات تحت پوشش یا منابع مورد استفاده ازمؤلفان آشنا شوید . هرگاه فهرست اصطلاحات در پایان هر فصل ،مهم و حساس به نظر رسید،برای درک بهتر ،آن ها را در متن جستجو کنید ،بدین ترتیب شما کلید نزدیک شدن به مؤلف را پیدا می‌کنید


حالا شما برای خواندن کتاب یا سطحی خوانی ،هرکدام راکه انتخاب کنید، آماده هستید ،اگر به سطحی خوانی رأی می دهید به فصلهایی نگاه کنید که حاوی بندهای اصلی یا به عبارات خلاصه شده در شروع یا پایان صفحه یا فصل هستند ،سپس صفحاتی را ورق بزنید،یک یا دو پاراگراف وگاهی هم چند صفحه متوالی را بخوانید بدین نحو کتاب را ورق زده ،همواره در جستجوی ضربان اصلی مطلب باشید.


هشدار: اگر شما از این روش برای شروع به سطحی خوانی کتاب استفاده کنید چه بسا در پایان پی ببرید که به هیچ وجه در حال سطحی خواندن نیستید ،بلکه آن را می خوانید ،آن را می فهمید و از آن لذت می برید. وقتی کتاب را بر زمین می گذارید،در خواهید یافت که بعد از این هیچ موضوعی برایتان دشوار نخواهد بود.

  • احسان افشارمنش

هنر حدس زدن و کمک آن به آموزش

جمعه, ۱۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۵۶ ب.ظ

شاید برایتان خنده دار باشد اما این مطلب را تا پایان مطالعه کنید: آموختن حدس زدن، بخش مهمی از آموزش است. آموزش چیست؟ آه، این سوال همیشگی...! در دوران باستان، آموزش شامل یادگیری برخی از موضوعات مهم «هنری» مانند؛ چگونه خوب صحبت کردن، چگونه خوب رفتار کردن، چگونه امور را بخوبی اداره کردن، بود و برای انجام این مهم، فرد می بایست چیزهایی از قبیل؛ وقایع، ایده ها، ضرب المثل ها، حکمت،نشانه ها و غیره را می شناخت و هر قدر که شخصی بیشتر از این امور می دانست، بهتر می توانست آن شکل از آموزش را نشان دهد.

 

از آنجا که جهان بیش از پیش پیچیده شد، مقدار موارد دانستن افراد نیز رو به رشد گذاشت. قبل از اختراع گوگل و ویکیپدیا، آموخته های فردی، به شدت، بستگی به توانایی های حافظه فرد و نوع استفاده از وقایع و دانش در جهت انگیزه های او داشت. اما با پیشرفت تمدن بشر، دلیل به عنصر اساسی در بسیاری از موارد زندگی تبدیل گشت. بدین ترتیب آموزش منطبق بر منطق سخت، تفکر انتقادی و توانایی تولید ایده های جدید و راه حل ها از دانش موجود شکل گرفته است. حفظ کردن و بخاطر سپردن به واژه های کثیف تبدیل شده اند و حافظه به عنوان یک راه ساده برای دانستن چیزها بدل گشته است. در واقع آموزش به یک ترکیب بالاتر از مهارت بدل گشته که امروزه بیش از هر چیز دیگری به آن نیاز است.

اغلب دانش آموزانم هنگامی که از آنها می خواهم برای جواب به سوالم حدس بزنند، حیرت زده می شوند. حالت صورت آنها و کلماتی که از لب هایشان خارج می شود، به روشنی گویای این سوال است که آیا شما از ما در مورد یک موضوع تکنیکی_ علمی در یک دانشگاه معتبر، می خواهید که جواب را حدس بزنیم؟ بله، در واقع نه تنها از آنها می خواهم که حدس بزنند، بلکه می خواهم تلاش کنم تا اهمیت این مهارت را به آنها ثابت کنم و آن را به آنها آموزش دهم. 

برای اولین بار، یک فیزیکدان ایتالیایی_ امریکایی برنده جایزه نوبل،« انریکو فرمی» این مهارت را در میان دانشجویانش، محبوب کرد.او سوالاتی را مطرح کرد از قبیل؛ چه تعداد تنظیم کننده پیانو در شهر شیکاگو وجود دارند؟ یک اردک چه مسافتی را می تواند پرواز کند؟ واضح است که این سوالات به هیچ وجه با علم و آموزش ارتباط نداشتند. پاسخ دقیق به این سوالات، به عنوان حدس تخمینی و یا محاسبات تخمینی شناخته شده است.

هنر حدس زدن

چرا آقای فرمی می خواست که دانشجویانش توانایی جواب به چنین سوالاتی را داشته باشند؟ چرا حدس تخمینی یک مهارت مهم به حساب می آید؟ من به دانشجویانم که بیشتر آنها رشته های مهندسی می خوانند، می گویم هنگامی که یک ایده یا پروژه دارند و مایل به پیشنهاد دادن به سرپرست خود هستند، یا اگر یکی از اعضا برای آنها پیشنهادی داشت؛ بهتر است که توانایی برآورد سریع هزینه، امکان سنجی مناسب، زمان بندی مورد نیاز و اشکالاتی از این قبیل را داشته باشند. علاوه بر این؛ در صورتی که مایل باشند مقامات مافوق خود را برای نیازهای پروژه های خود متقاعد کنند، آنها باید توانایی نشان دادن اعداد ساده و قانع کننده را به تعدادی از تصمیم گیران امر داشته باشند. برای نمونه؛ شخص باید توانایی برآورد تخمینی آب از دست رفته در رودخانه ای که فاقد سد است را داشته باشد ، یا مقادیر اوقات تلف شده توسط رانندگان و عابران و کارمندان به دلیل نبود برخی از سازه های شهری را و مواردی از این دست . یک سوال ساده و مورد علاقه من برای دانشجویان، محاسبه برآورد مقدار هزینۀ تلف شده توسط آنان برای فرار از کلاس هایی است که والدین آنها برای یک ترم پرداخت کرده اند!

بخشی از مشکل این است که برای انجام یک برآورد خوب، نیازمند برخی وقایع علمی است که ممکن است به راحتی در دسترس نباشد و در اینجاست که مهارت «آموزش حدس» به عنوان یک ابزار مهم، یک نقش اساسی ایفا می کند. در مقابل؛ هنگامی که یک دانشجو یا یک مهندس مایل به نمایش نتیجه محاسبات خود به من باشد، او می باید به سرعت توسط حدس تخمینی قادر باشد مطلبش را اثبات کند. در اینجاست که ترکیب برخی دانش های اساسی، مهارت های ذهنی و تفکر انتقادی باعث می شود که شخص هوشمند در عصر امروز از وقایع در دسترس به سرعت استفاده کند.

حال، قبل از نتیجه گیری، به من اجازه دهید که چند سوال جالب از حدس تخمینی از شما بپرسم؛

در حال حاضر چند نفر در جهان مشغول صحبت با تلفن های همراه خود هستند؟

ضایعات روزانه پلاستیک در ایالات متحده عربی چه مقدار است؟

اگر یک هواپیما دو ساعت تاخیر داشته باشد، در حدود چه مقدار پول تلف می شود؟

انیشتین یکبار گفت: «همه چیز باید به مقدار متناسب ساده شود، ولی نه ساده تر از آن.» منظور او از این گفته این است که انسان باید بتواند مسائل را برای حل کردن، به اندازه کافی، ساده کند. ساده سازی نباید عناصر مهم مانند؛ وقایع علمی کلی، مهارت های منطقی ذهنی و تفکر انتقادی را فدا کند. نیاز ما ادغام این کار به طور کامل با رویکرد آموزش است.

  • احسان افشارمنش

روش ها و تکنیک های مطالعه بهتر

سه شنبه, ۹ شهریور ۱۳۹۵، ۱۲:۰۶ ب.ظ

سرعت مطالعه در افراد مختلف متفاوته..

بعضی ها یک کتاب رمان ۳۰۰ صفحه ای رو در یک روز تموم می‌کنند و اگه ازشون سوال بشه حتی می‌تونن جزئی ترین وقایع اون کتاب رو شرح بدن و برخی دیگه همون کتاب رو پس از یک ماه هم هنوز تنونستند تموم کنند. خب همه ما قبول داریم که مطالعه و روخوانی یه تکنیکه و شاید به جرات بتوان گفت که مطالعه مستمر کتاب و روزنامه، تاثیر بسزایی در تقویت این تکنیک خواهد شد. اگه دقت کرده باشید خیلی از افراد جامعه ما حین مطالعه کتاب به کارهای دیگری چون مشاهده تلویزیون، شنیدن رادیو، غذا خوردن، فکر کردن و بسیاری اعمال دیگه نیز می‌پردازند.

بعضی ها حین مطالعه کتاب، بعد از هر یک پا چند پاراگراف مکث می‌کنند و مطالب رو در ذهنشون حلاجی می‌کنند وبه صفحه بعد می‌روند و برخی های دیگه در حین مطالعه و در پایان هر جمله به سرعت اون مطلب رو تفسیر کرده و عبور می‌کنند.


تعداد کثیری هم در حین مطالعه، به یاد خاطرات شیرین و تلخ گذشته می‌افتند و تا چندین بار در ذهنشون مرورش نکنند دست بردارد نیستند. خیلی ها هم موقع مطالعه خوابشون می‌بره اصلا انگار مطالعه از قرص خواب هم براشون با ارزشتره.. همه این مسائل مطرح شد تا بدونید ما به روشهای مختلفی می‌تونیم کیفیت مطالعمون رو بهبود بدیم و از وقتمون نهایت استفاده را ببریم. آقای Dennis Doyle یکی از استاتید کهنه کار و با سابقه آموزش فن مطالعه یکی از دانشگاه‌های معتبر جهان است. ایشون در زمینه مطالعه بهتر و سریعتر، یک مطلب کوتاه و جالب رو در اینترنت قرار داده‌اند. البته این مطالب به زبان انگلیسی در اینترنت قرار گرفته ولی خلاصه محتوای این مطالب را نیز جهت استفاده همه عزیزان نیز قرار می‌دهیم. در این مقاله کوتاه، از سرعت کتابخوانی به عنوان یک عادت در میان مردم یاد شده که به چند روش می‌توان این عادت را تغییر داد. البته لازم به ذکر است که عادت مطالعه به راحتی فراموش نخواهد شد ولی پس از تمرین و ممارست به نتیجه قابل توجهی دست خواهید یافت.


● روش اول (دقت و تمرکز):

این روش به شما می‌اموزد که اعمالی را قبل از شروع به مطالعه کتاب انجام دهید. شاید این اعمال دقایقی از وقت شما بگیرد ولی در عوض درک بهتری از مطالب آن کتاب نصیبتان خواهد شد. مشاهده سریع عناوین فصول مختلف کتاب، تصاویر و ساختار کلی کتاب از این دسته اند. پس از پایان این اعمال سه سوال را از خودتان بپرسید:

- هدف اصلی کتاب چیست ؟

- کتاب به چه سبکی نگارش شده ؟

- هدف نویسنده کتاب چیست ؟

خب البته بدون انجام این اعمال، به درستی نمیتوان برای این پرسش ها پاسخی یافت.


● روش دوم (هنگام مطالعه با خودتان صحبت نکنید):

اکثر مردم به دو روش هنگام مطالعه با خود صحبت می‌کنند.

- یا اینکه هنگام مطالعه تمام مطالب را به صدای آهسته لب خوانی می‌کنند.

- یا اینکه پس از مطالعه برای حفظ شدن مطالب، یک دور هم برای خودشان مرور می‌کنند.


● روش سوم

تدریس ها نشان داده که افراد در حین مطالعه، به جهت انتقال کلمات به مغز مکث‌هایی می‌کنند، این وقفه های کوچک در خواننده‌های خوب بسیار کمتر از خوانندگان ضعیف‌تر می‌باشد. این روش به شما می‌آموزد که چگونه از وقفه‌های حین مطالعه خود بکاهید.


روش چهارم (جلوگیری از تکرار یه کلمه یا جمله):

خوانندگانی که سرعت آنها پائین است یک کلمه یا جمله را چندین بار تکرار می‌نمایند. این عادت بد (دوباره و سه‌ باره خوانی جملات) که تاثیر چندانی در درک بهتر مطلاب ندارند باعث کاهش سرعت مطالعه می‌گردد. مطمئنا مطالعه یکباره مطالب حتی با سرعت آرام، تاثیر بیشتری نسبت به مطالعه چندباره خوانی دارد. حتما با خود تمرین کنید که مطالب را اینگونه مطالعه کنید.


● روش پنجم (سرعت مطالعه خود را تغییر دهید):

این روش به شما می‌آموزد که می‌بایست سرعت مطالعه شما به نسبت نوع متن مورد نظر تغییر کند. به عنوان مثال سرعت مطالعه متن یک قرارداد مسلما بسیار پائینتر از سرعت مطالعه یک متن از روزنامه باید باشد.


  • احسان افشارمنش