ریشه های تنبلی
يكشنبه, ۲۵ بهمن ۱۳۹۴، ۰۲:۱۷ ب.ظ
ساکن بودن و فعالیت نکردن همیشه جزو دردسرهای ما بوده است. دردسری که روانشناسان میگویند برایش راهحلهایی هم وجود دارد .
"افسرده نیستم ولی اول صبح که از خواب پا میشم، حس انجام دادن هیچ کاری نیست."، "میدونم خیلی کار دارم ولی تنبلیم مییاد که حتی یکیشون رو انجام بدم."، "وای! نمیدونی چقدر بده! درسامو میذارم لحظه آخر بخونم، بعدش اون لحظه هم یه دفعه انگار همه تنبلیهای دنیا رو ریختن رو سرم."، "دوست دارم کارام جلو بیفتهها ولی از اون طرف هم اگه حسش نباشه، دلم میخواد تمام روز رو توی رختخواب بمونم."
- ۰ نظر
- ۲۵ بهمن ۹۴ ، ۱۴:۱۷