هوا که اینگونه خاکستری و سرد میشود بیدلیل غمی در دلهایمان میآید که گاهی بدون آنکه بدانیم چرا، چشمانمان را پر از اشک میکند. به سراغ خانم کتایون خوشابی فوق تخصص روانپزشکی کودکان و نوجوانان رفتیم تا دلیل این غم ناخوانده را بفهمیم.
دلیل این حالت غم که این روزها گریبانمان را میگیرد چیست؟
از اوایل پاییز که ساعت روشنایی روز کاهش پیدا میکند آدمها گاهی دچار اختلالی به نام افسردگی فصلی (Seasonal Affection Disorder) یا SAD میشوند. این حالت ممکن است تا شروع فصل بهار ادامه داشته باشد. عامل دیگری که باعث این حالت در آدمها میشود همان عواملی است که باعث سایر افسردگیها میشود. تغییرات هورمونی مربوط به هورمون سروتونین و عامل ژنتیک را میتوان در این اختلال موثر دانست. در واقع دستهای از عوامل هستند که منجر به افسردگی در افراد میشوند و تنها یک عامل را نمیتوان در این اتفاق در نظر گرفت.
چه کسانی بیشتر دچار افسردگی فصلی میشوند؟
بهطور قطع نمیشود گفت چه کسانی دچار این حالت میشوند، بستگی به حالتهای خلق و خوی آدمها ندارد. اما بهطور کلی خانمها بیشتر دچار این اختلال میشوند.
علایم افسردگی فصلی چیست؟
احساس غمگینی با اختلال افسردگی کاملا متفاوت است. مثلا خانمها در دوران قبل از قاعدگی گاهی بهدلیل اختلالات هورمونی، دچار حالتهای غمگینی، کسلی و کرختی میشوند اما این افسردگی نیست. برای افسردگی فرد حداقل باید مدت دو هفته دچار حالتهای کسلی، ناراحتی و سایر عوامل افسردگی باشد. فرد در این حالت علاوه بر تغییرات خلقوخو، دچار کاهش انرژی و حوصله میشود. نسبت به جریانهای روزمره زندگیاش بیتفاوت و بیانگیزه میشود و از چیزهایی که قبلا احساس لذت و رضایت میکرده دیگر لذتی نمیبرد. این افراد تمایل به بغض کردن و گریه کردنهای بیمورد دارند که ممکن است در طول روز یا هفته چندین بار دچار این حالات بشوند. اختلال خواب در این افراد خودش را نشان میدهد. در افراد افسرده کمخوابی اول شب، بیدار شدن در نیمههای شب و بیدار شدن زودهنگام در صبحها دیده میشود. شخص در مورد خودش دچار تفکرات منفی و گاهی ناامیدی میشود و این احساس بیپناهی گاهی آنقدر جولان میدهد که باعث میشود شخص به خودکشی فکر کند و گاهی این فکرها آنقدر جدی میشوند که فرد اقدام به خودکشی میکند. این حالت بسیار نگران کننده است و اگر فرد چنین حالتی داشته باشد یکی از اورژانسهای روانپزشکی محسوب میشود و حتما نیاز به بستری دارد.
آیا علایم افسردگی زمستانی چیزی جدا از افسردگی است؟
خیر فرقی ندارد، علایم همان علایم است اما این بار این اختلال در نتیجهی تغییرات جوی، فصلی و اقلیمی بهوجود میآید. تفاوتی که این دو نوع افسردگی میتوانند با هم داشته باشند در مورد خواب و اشتهاست. در افسردگی فصلی ممکن است برعکس سایر افسردگیها، دچار پراشتهایی و پرخوابی بشویم.
چه درمانی برای این اختلال توصیه میکنید؟
یک روش نوردرمانی مطرح است که زیاد شایع نیست. به اعتقاد من موثرترین روش برای درمان افسردگی فصلی استفاده از دارودرمانی است. داروهای جدید ضدافسردگی برای درمان افسردگیهای فصلی و غیرفصلی بسیار موثر است. البته این داروها حتما باید با تجویز روانپزشک باشد و خوددرمانی به هیچوجه توصیه نمیشود. شروع، دوز مصرفی، طول مدت استفاده و قطع دارو حتما باید تحت نظر روانپزشک باشد و عمل خودسرانه در این رابطه میتواند باعث عوارض ناشی از قطع ناگهانی دارو بشود.
خود شخص چه کمکی میتواند در این رابطه به خود بکند؟
شخص بهجز مصرف دارو میتواند از درمانهای رفتاری- شناختی استفاده کند. این افراد دچار تفکرات و احساسات منفی نسبت به خود و آیندهشان هستند. راهحل آنها این است که خودشان فعالانه در درمان شرکت کنند. تفکرات منفیشان را به مثبت تبدیل کنند. درواقع اساس درمانهای رفتارشناختی، تغییر تفکر از منفی به مثبت است که در کاهش شدت علایم افسردگی میتواند کمککننده باشد. درمان توام استفاده از دارو و درمانهای رفتاریشناختی بسیار موثر است.
آیا حضور در اجتماع کمکی به این فرد میکند؟
بله، فرد افسرده ممکن است بهدلیل کمبود انرژی حوصلهای برای معاشرت با دیگران و حضور در اجتماع نداشته باشد، اما به محض استفاده از دارو میتواند انرژیاش را بازیابی کند و در این شرایط فعالیتهای اجتماعی و ورزشی مانند شنا، پیادهروی و یوگا میتواند بسیار به او کمک کند.
نقش والدین در این میان چیست؟
افسردگی در نوجوانی بیشتر از کودکی اتفاق میافتد. نقش والدین این است که با نوجوان مدارا کنند. او را درک نمایند. او را نزد روانشناس و روانپزشک ببرند. در صورت تجویز دارو، او را تشویق به استفاده از دارو کنند. در صورت درمانهای غیردارویی، در کنار نوجوان باشند و او را تشویق نمایند. با او برخورد تند نداشته باشند و عصبانیت و پرخاشگریهای بیمورد او را تحمل کنند.
والدین در صورت مشاهده چه علایمی باید هشیار شوند؟
تغییرات خلقوخو، پرخاشگری، احساس کسلی و خستگی. اینکه وقایع خوشحالکننده آنها را شاد نکند. از بودن در جمع لذت نبرند. از لحاظ تحصیلی افت کنند. دچار کندی حرکتی و روانی شوند. خواب و اشتهایشان مختل شده باشد. والدین اگر متوجه شدند نوجوانشان دو هفته در این حالتها هستند باید متوجه شوند فرزندشان دچار افسردگی شده است.
- ۹۴/۱۰/۲۶