چندراهی انتخاب، همان جایی است که تمایز میان انسان ها را بارزتر می کند. انتخاب رشته از این جهت حائز اهمیت است که شما وارد مرحله تخصصی زندگی خود می شوید و جایی است که شاید تا باقی عمرتان مشغول به زمینه ی باشید که اکنون باید آن را انتخاب کنید. متاسفانه در جامعه ما نه تنها راه های درست انتخاب را آموزش نمی دهند، بلکه موارد انتخاب درست را به گونه ای از شخص می گیرند که به سمتی تمایل پیدا کند که دیگر نداند چه چیزی را به واقع خواهان است.
افسردگی و استرس از بیماری های شایع عصر ما است که ریشه در عدم رضایت دارد، عدم رضایتی که شاید خود شخص آگاهانه نداند کجای کارش اشتباه بوده. باید یاد بگیریم مسئولیت انتخاب هایمان را قبول کنیم تا به آنچه واقعا قرار است در زندگی ما را خشنود کند، برسیم. حداقل هم اگر تصمیم اشتباه گرفتیم، مطمئن هستیم در آن لحظه درست تصمیم گرفته و از صمیم قلب با آن موافق بوده ایم.
افسردگی و استرس از بیماری های شایع عصر ما است که ریشه در عدم رضایت دارد، عدم رضایتی که شاید خود شخص آگاهانه نداند کجای کارش اشتباه بوده. باید یاد بگیریم مسئولیت انتخاب هایمان را قبول کنیم تا به آنچه واقعا قرار است در زندگی ما را خشنود کند، برسیم. حداقل هم اگر تصمیم اشتباه گرفتیم، مطمئن هستیم در آن لحظه درست تصمیم گرفته و از صمیم قلب با آن موافق بوده ایم.
انتخاب اشتباه ناراحت کننده است، اما بدتر از آن انتخاب نکردن و شانه خالی کردن از عواقب انتخاب خودمان است.
زندگی را برای کاری که دوست ندارید تلف نکنید
لوک دابادی که با لس هیوت و اندرو هیوت کتاب (قدرت تمرکز برای دانش آموزان) را نوشته است، میگوید: «یک جایی بین کودکی و دنیای واقعی یکی از دو اتفاق میافتد: یا شما رویاهای والدین خود، همسایهتان یا کس دیگری را دنبال میکنید، یا درگیر به دست آوردن پول و مقام مربوط به یک حرفه خاص میشوید. کسانی که این کار را میکنند، علاقه واقعیشان را بر روی طاقچهای می گذارند تا خاک بگیرد و نهایتا جزو آن 70 درصدی از آدمها خواهند شد که کارشان را دوست ندارند»علاقه، برای بدست آوردن هر نوع موفقیت دراز مدتی کاملا ضروری است. اگر علاقه نداشته باشید هر کاری را که انجام بدهید نهایتا یا شکست خواهد خورد یا در بهترین حالت، متوسط خواهد بود. آیا میخواهید زندگیتان یا بخش بزرگی از آن را این گونه سپری کنید؟ برای آنکه بتوانید خود را به تمامی وقف کار خود کنید و در آن موفق شوید، باید آن را دوست داشته باشید.
علاقه، فرد را به جلو سوق میدهد.علاقه تشویق میکند. انسانهای علاقهمند از تلاش دست نمی کشند. ذوق آنها ترس را از بین می برد. آنان از آنجا که عاشق کاری هستند که انجام می دهند، نمی خواهند دست از حرکت بردارند و متوقف شوند. آنها راههای مبتکرانهای برای غلبه بر موانعی که می تواند دیگران را هر لحظه متوقف کند، پیدا می کنند. علاقه آنها نیروی حرکتی نا ملموس ولی قویای پدید میآورد که به آنان احساس شکست ناپذیری میدهد.
علاقه شما از منطق شما پیروی نمی کند، در نتیجه در تصمیمی که راجع به اتخاب رشته می گیرید، نباید تنها منطقی فکر کنید.
کارهایی که باید در زندگی انجام دهید:
*****روی چیزی که در این لحظه باید به آن فکر کنید تمرکز کنید. اگر از چیزی که به آن فکر می کنید لذت می برید در مسیر درست به سوی موفقیت قرار دارید. اگر نمی دانید چگونه باید انتخاب کنید این سوالات را از خود بپرسید.
*****آنچه را که در ساعات آزاد خود به انجام آن می پردازید دنبال کنید. آنچه همیشه علاقه مندید بیشتر راجع به آن بدانید و هیچ گاه برایتان خسته کننده نیست، چیست؟ وقتی ذهنتان منحرف می شود به چه فکری و رویایی می پردازید؟ این پرسش ها را از خودتان بپرسید:
- به چه کاری عشق می ورزید؟
- چه چیزی شما را مجذوب می کند؟
- چه چیزی باعث می شود حساب زمان را از دست بدهید؟
- چه چیز شما را خوشحال می کند؟
*****حرفه ای را که دیگران به شما پیشنهاد کرده اند یا اصرار دارند که برایتان مناسب است، کورکورانه دنبال نکنید. شاید ارزش این را داشته باشد که پول کمتری در ازای شغلی یا کاری که دوست دارید بگیرید، ولی این عملکرد در دراز مدت پول بسیار بیشتری برایتان به ارمغان خواهد آورد.
*****ببینید که آیا هیچ کدام از علایق شما می تواند تبدیل به یک منبع درآمد با دوام شود؟ با افرادی که در زمینه مورد علاقه شما کار می کنند، صحبت کنید. آیا می توانید گونه دیگری از کار آنان را انجام دهید، یا آن را به روش دیگری انجام دهید؟ آیا آموزش لازم را برای رسیدن به جایی که آن ها هستند دیده اید؟ آیا می توانید دانش لازم را برای انجام کار آنان به دست آورید؟
*****یک حرفه را صرفا برای پول یا ارضای دیگران شروع نکنید؛ به خصوص اگر این کار کاری که دوست دارید، نیست. دیر یا زود پول دیگر کمبود علاقه ای را که حس می کنید، جبران نخواهد کرد.اخطار: علاقه ممکن است شما را به دردسر بیاندازد.علاقه شمشیری است دولبه: مشوق بزرگی است، ولی می تواند شما را اغفال هم بکند، یا از دیدن نقص هایی که دیگران به راحتی آن ها را تشخیص می دهند، شما را باز دارد. روی هم رفته علاقه شما بیشتر مثبت است تا منفی، ولی باید آن را مدیریت کنید تا بتوانید درست یا غلط را از هم تشخیص بدهید.
*****قبل از این که کاری را که خیلی برایش هیجان زده اید انجام دهید، از افرادی که شما را دوست دارند، نصیحت بی طرفانه بگیرید؛ افرادی که صادق و بیطرف باشند و دید بازی داشته باشند. نصیحتهای آنان را جدی بگیرید؛ حتی اگر چیزی باشد که نمیخواهید بشنوید. درآخر، تصمیم نهایی مبنی بر این که آیا اقدام کنید یا نه، با خود شما است.
*****احساس درونی شما بهترین مشاورتان است، به احساس درونی خود گوش کنید
اکثر ما احساسات درونی قویای داریم (علایق، نفرتها و احساسات عمیق) که همان قدر بخشی از ما را تشکیل می¬دهند که اعضای بدن ما نادیده گرفتن این احساسات مثل اعتماد نکردن به چشمان خویشتن است. ولی ما خیلی اوقات این کار را میکنیم و معمولا هم پشیمان می شویم. ما به راحتی احساساتمان را زیر سؤال می بریم؛ به خصوص وقتی که با آنچه دیگران فکر می کنند مغایرت دارد. ممکن است به این دلیل که فکر می کنیم بی منطق و بیش از حد عاطفی یا نامعقول هستیم، احساسات خود را نادیده بگیریم. این اشتباه بزرگی است.
*****مشکلات زمانی پیش می آیند که احساسات ما به نظر منطقی نباشند، یا با حقایق هماهنگی نداشته باشند. آنگاه ما نمیدانیم به کدام یک اعتماد کنیم. احساسات خود را دنبال کنید. تنها شما می دانید که واقعا به کجا میخواهید بروید
*****از احساسات خود استفاده کنید
*****دنبال کردن غرایز، وقتی همه کس و همه چیز اصرار دارند که شما در اشتباه هستید، نیاز به قدرت دارد. تنها ایستادن، خلاف موج نظر مخالف و همه اسناد و مدارک قویای که توسط مختصصان گران قیمت و مشهور تهیه شده، کار مشکلی است. ولی گاهی این دقیقا همان کاری است که باید انجام دهید. باید به صدای درون خود و به آنچه به شما میگوید گوش کنید. پس از ارزیابی نهایی مسئولیت تصمیم گیریها با شما است. این زندگی خانواده کار پول و انتخاب شما است.
*****باید به احساساتتان اعتقاد داشته باشید؛ چون آنها نتیجه همه چیزهایی هستند که شما را شکل میدهند. آنها بازتاب وجود شما هستند، ارزشها، احساسات، ارزشها، احساسات، ترسها، تجربهعا واهداف من. آنها درس هایی هستند که همه ما از والدین، خانواده، معلمان و دوستان خود یاد گرفتیم. آنها بر پایه همه تجربیات زندگی ما هستند، به خصوص در مورد زمانهایی که شکست خوردهایم. احساسات ما منطقی هستند و از زندگی کردن، عمل کردن، دیدن و شنیدن ساخته شده اند. آن ها ما را راهنمایی و هدایت می کنند و به ما یادآوری می کنند که ما به راستی چه کسی هستیم.
در تصمیم گیری دو نکته را رعایت کنید
طبق احساسات خود عمل کردن میتوند شما را در امان نگه دارد. به خاطر بسپارید که تمام بودن، قدرت شما را افزایش میدهد.
• ارزشها و عمیق ترین باورهایتان را بشناسید. آنچه را برایتان از همه چیز مهمتر است، در ذهنتان تقویت کنید. تفکر درباره ارزشهایتان تصمیماتتان را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
• به احساساتتان اعتماد کنید، ولی به منطق هم گوش فرا دهید. با دید باز به راهها و ایدههای جدید بنگرید تا خود و احساساتتان دائما رشد کنید.